سلام مهربونیه روز یه اسب پیر افتاد توی چاه.مردم جمع شدند و هر کاری کردند تا اون رو بیرون بیارند، نشد.پس برای اینکه بیشتر زجر نکشه، تصمیم گرفتند چاه رو با خاک پر کنند تا زودتر بمیره.اونها با بیل روی سرش خاک می ریختند.اسب هم خودش رو تکون می داد، خاک ها رو زیر پاش می ریخت و کمی خودش ...